«شرّ کمتر»: چگونه میلیشیاهای برزیل با ایجاد وحشت، قدرت را از دست باندهای مواد مخدر ربودند


31-10-2025
بخش گزارشها
15 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

«شرّ کمتر»: چگونه میلیشیاهای برزیل با ایجاد وحشت، قدرت را از دست باندهای مواد مخدر ربودند

دوم فیلیپس، سِروپدیکا

 (Seropédica)
پنج‌شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۰ به وقت اروپای مرکزی

'Lesser evil': how Brazil's militias wield terror to seize power from gangs | Brazil | The Guardian

توضیح:

[خبر روز 30/10/2024 در خصوص حمله پلیس ریو به خیابان اصلی زاغه‌ی «ویلا کروزِیرو»  (Vila Cruzeiro) که در آن بیش از صد نفر به طرزی وحشتناک به خاک و خون کشیده شده و حتی برخی از قربانیان با سر بریده در صحنه باقی مانده بودند،مار ار بر آ ن داشت که تا اندازه ای به سابقه این رویداد بپردازیم.گزارش زیر به همین منظور از گاردین نقل  و به فارسی برگردانده شده است.ارزیابی ما این است که تنگناها و ناتوانی های لیبرال دموکراسی و سرمایه داری در کشورهای پیرامونی که تقریبا سه چهارم کره خاکی را در بر می گیرد،بستر و حاصل این وضعیت بحرانی و ضد بشری است.تارنمای شوراها]

مهاجمان با لباس‌های نظامی سیاه و نقاب‌های نینجا وارد شهر کوچک سروپدیکا ـ شهری بی‌نام‌ونشان با جمعیت حدود ۸۴ هزار نفر در نزدیکی ریودوژانیرو ـ شدند و به‌صورت نظام‌مند شروع کردند به بیرون راندن قاچاقچیان مواد مخدر.

آن‌هایی که نپذیرفتند بروند، کشته شدند.

یکی از ساکنان ـ که سه سال بعد نیز حاضر نبود نامش فاش شود ـ گفت:
«سه هفته‌ی کامل کشت‌وکشتار بود... خیلی‌ها می‌دانند چه شد، فقط دهانشان را باز نمی‌کنند».

این گروه‌های شبه‌نظامی که در برزیل به نام «میلیشیا» (milícias) شناخته می‌شوند، معمولاً از نیروهای سابق یا شاغل پلیس و آتش‌نشانی تشکیل شده‌اند. آنان از اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ به‌تدریج کنترل مناطق وسیعی از حومه‌ی غربی ریو را به دست گرفتند.

در هر محله‌ای که پا می‌گذارند، ابتدا ادعا می‌کنند برای «پاک‌سازی از جنایت و مواد مخدر» آمده‌اند، اما به‌زودی خودشان دست به اخاذی، باج‌گیری و فروش خدمات امنیتی می‌زنند.

شبه نظامیان معمولا به محله ای می رسند و ادعا می کنند که مجرمان و دلالان را بیرون خواهند کرد، اما به زودی اخاذی و کلاهبرداری های حفاظتی خود را آغاز می کنند. عکس: ویلتون جونیور/آسوشیتدپرس

به گفته‌ی همان ساکن: «می‌گفتند نوعی مالیات است، برای حفظ امنیت محله. همه همین را می‌گفتند».

از آن زمان، گروه‌های مختلف میلیشیا در سروپدیکا و دیگر محله‌های فقیرنشین اطراف ریو ـ که به‌طور جمعی با نام بایشادا فلو‌میننزه (Baixada Fluminense) شناخته می‌شود ـ کنترل مؤثر اما پنهانی برقرار کرده‌اند.

فعالیت‌های سودآور آنان شامل اخذ «مالیات» از مشاغل محلی، کنترل فروش گاز خانگی، شبکه‌های غیرقانونی تلویزیون کابلی و اینترنت، و مسیرهای حمل‌ونقل عمومی با مینی‌بوس‌هاست.

برخلاف باندهای مواد مخدر، میلیشیاها پست‌های بازرسی دائمی ندارند و سوار موتورسیکلت با مسلسل گشت نمی‌زنند؛ اما هرکس از آنان سرپیچی کند، زیاد حرف بزند یا با آن‌ها دربیفتد، به‌سادگی کشته می‌شود.

به گفته‌ی دانیل براز (Daniel Braz)، هماهنگ‌کننده‌ی گروه مبارزه با جرائم سازمان‌یافته در دادستانی ایالت ریو:
«
قتل برای آنان ابزاری است برای اِعمال قدرت و ایجاد رعب در جامعه

پس از سال‌ها فعالیت در سایه، میلیشیاهای برزیل بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتند؛ آن هم پس از ترور ماریل فرانکو (Marielle Franco) ـ عضو سیاه‌پوست شورای شهر ریو ـ و راننده‌اش آندرسون گومِس (Anderson Gomes) در مارس ۲۰۱۸.

فرانکو از منتقدان سرسخت قتل‌های پلیس در زاغه‌ها بود. قتل او موجی از خشم جهانی و درخواست برای تحقیق مستقل برانگیخت.

هنوز هیچ‌کس در این پرونده بازداشت نشده، اما پلیس باور دارد که میلیشیاها در آن نقش داشته‌اند.

به گفته‌ی الکساندر هِردی (Alexandre Herdy)، رئیس اداره‌ی مبارزه با جرائم سازمان‌یافته‌ی پلیس ریو:
«آن‌ها توان، سلاح و سازمان‌دهی لازم برای چنین عملیاتی را دارند. قاتلان فرانکو حرفه‌ای بودند، بدون شک».

فرانکو عضو کمیسیونی در شورای شهر بود که بر «مداخله‌ی فدرال» نظارت داشت؛ طرحی که طی آن ارتش کنترل امنیت از هم‌پاشیده‌ی ریو را از دولت ایالتیِ ورشکسته‌اش در دست گرفته بود — دولتی که حتی پول تعمیر خودروهای پلیس را نداشت.

پیش از ورود به شورای شهر، فرانکو به مارسِلو فریکسو (Marcelo Freixo)، نماینده‌ی مجلس ایالتی، در تحقیق سال ۲۰۰۸ درباره‌ی میلیشیاها کمک کرده بود. این نخستین تحقیق رسمی و علنی درباره‌ی این گروه‌ها بود و به دستگیری صدها نفر انجامید. فریکسو از آن زمان تحت محافظت پلیس زندگی می‌کند.

به گفته‌ی ژوزه آلوِس (José Alves)، استاد جامعه‌شناسی و مسئول گروه پژوهش خشونت در دانشگاه فدرال روستایی ریو در سروپدیکا، ریشه‌ی میلیشیاها به جوخه‌های مرگ دهه‌ی ۱۹۷۰ در منطقه‌ی بایشادا بازمی‌گردد که توسط مأموران پلیس تشکیل شده بودند:

«این ساختاری رو به رشد است که بر خشونت، مرگ و اعدام‌های فوری بنا شده است».

وقتی میلیشیاها حدود بیست سال پیش در محله‌های غربی ریو ظاهر شدند، بسیاری از ساکنان آن‌ها را با آغوش باز پذیرفتند؛ چرا که خود را «گروه‌های دفاع از جامعه» معرفی می‌کردند و وعده‌ی پایان دادن به جرم و مواد مخدر می‌دادند.

بسیاری از محافظه‌کاران برزیلی نیز چشم بر شیوه‌های خشن این گروه‌ها بستند و سیاست‌مداران از محکوم کردن‌شان خودداری کردند.

در سال ۲۰۰۶، شهردار وقت ریو، سزار مایا (Cesar Maia)، گفت میلیشیاها «به‌مراتب کمتر از قاچاقچیان مشکل‌سازند».

ادواردو پائس (Eduardo Paes)، شهرداری که بعدها در دوران المپیک قدرت را در دست داشت، اظهار داشت که میلیشیاها برای محله‌ی ژاکارِپاگوا (Jacarepaguá) «آرامش» آورده‌اند.

به گفته‌ی فابیو کورییا (Fábio Corrêa) از دادستانی ریو:

«آن‌ها با شعار اخلاقی دروغینی درباره‌ی نظم و امنیت گسترش یافتند، اما در عمل مرتکب قتل‌هایی شدند که با هدف «پاکسازی» معتادان و خلافکاران خُرد انجام می‌گرفت».

امروزه، طبق گزارش وب‌سایت خبری G1، حدود دو میلیون نفر در مناطق تحت کنترل میلیشیاها زندگی می‌کنند.

این گروه‌ها پیوسته به دنبال منابع درآمد تازه‌اند. براز گفت در برخی مناطق، زمین‌هایی با مالکیت نامشخص را تکه‌تکه کرده و می‌فروشند. در سروپدیکا، از معدن‌های شن و شرکت‌های ساختمانی نیز «مالیات» می‌گیرند.

در عین حال، آنان باعث کاهش جرم خیابانی و فروش آشکار مواد مخدر می‌شوند؛ عاملی که موجب شده برخی ساکنان آن‌ها را «شرّ کمتر» بدانند.

یکی از اهالی سروپدیکا گفت:

«اگر از کارهای بدشان ـ از شیوه‌ی کشتن و بی‌رحمی‌شان ـ بگذریم، در مجموع فکر می‌کنم چیز خوبی هستند».

ارتباط میلیشیاها با مأموران پلیس و سیاست‌مداران منتخب نیز به آنان امکان می‌دهد چنین تصویری از خود بسازند.

هردی، افسر پلیس، می‌گوید:


«وقتی میلیشیانوها بازداشت می‌شوند، سعی می‌کنند پلیس را قانع کنند که «هم‌جبهه» هستند. پلیس هم آن‌ها را متفاوت از قاچاقچیان می‌بیند؛ چون معمولاً مقاومت نمی‌کنند. قاچاقچی شلیک می‌کند، اما میلیشیانو فرهنگِ شلیک‌نکردن دارد — و همین برای برخی مأموران اهمیت دارد».

تحقیق سال ۲۰۰۸ فریکسو علیه میلیشیاها منجر به اتهام‌زنی علیه ۲۲۵ نفر شد، از جمله اعضای شوراهای شهر، افسران پلیس، مأموران زندان و آتش‌نشانان.

از جمله بازداشت‌شدگان دو افسر پلیس سابق بودند که بعدها وارد سیاست شده بودند:
ناتالینو گیمارائس (Natalino Guimarães)، نماینده‌ی مجلس ایالتی، و برادرش ژرونیمو گیمارائس فیلو (Jerônimo Guimarães Filho)، عضو شورای شهر. هر دو به اتهام رهبری گروه میلیشیایی موسوم به لیگ عدالت (Liga da Justiça)  در غرب ریو محکوم و زندانی شدند.

امروزه، بنا به گفته‌ی پلیس و دادستانی، نسخه‌ای تازه از همین «لیگ عدالت» همچنان قدرتمندترین میلیشیای ریو است و دامنه‌ی نفوذش را تا شهرهای بایشادا از جمله سروپدیکا گسترش داده است.

کنترل میلیشیاها بر تبلیغات انتخاباتی در مناطق تحت نفوذشان، روابط نزدیک آنان با برخی سیاست‌مداران محلی را تحکیم کرده است. یک منبع پلیس گفت دست‌کم سه نفر از اعضای کنونی شورای شهر ریو روابط مستقیم با این گروه‌ها دارند.

فریکسو اظهار داشت:

«آن‌ها تنها گروه جنایتکار در ریو هستند که توانسته‌اند سلطه‌ی سرزمینی را به قدرت سیاسی تبدیل کنند».

در ماه مه همان سال، روزنامه‌ی او گلوبو (O Globo) گزارش داد که یک شاهدِ همکارِ پلیس شهادت داده است که قتل ماریل فرانکو به‌دست اورلاندو د آراژو (Orlando de Araújo)، افسر سابق پلیس و عضو میلیشیا، و مارسلو سیسیلیانو (Marcello Siciliano)، عضو شورای شهر، سازمان‌دهی شده است.

د آراژو که به جرم نگهداری غیرقانونی اسلحه زندانی است و با اتهام قتل و تشکیل سازمان مجرمانه روبه‌روست، در نامه‌ای از زندان این اتهام را رد کرد. سیسیلیانو نیز در یک کنفرانس خبری آن را تکذیب کرد.

رائول جونگمان (Raul Jungmann)، وزیر امنیت وقت برزیل، تأیید کرد که هر دو در حال تحقیق‌اند.

چند روز بعد، برنامه‌ی تلویزیونی فانتاستیکو (Fantástico) از شبکه‌ی گلوبو مکالمات شنودشده‌ی میان سیسیلیانو و یکی از اعضای ادعایی میلیشیا را پخش کرد که او را «برادر» خطاب می‌کرد و گفت: «دوستت دارم، برادر.» سیسیلیانو در پاسخ به برنامه ادعا کرد هیچ ارتباطی با میلیشیاها ندارد.

به گفته‌ی دادستان کورییا، میلیشیاهای ریو امروز تغییر کرده‌اند: برخی اجازه‌ی معامله‌ی مواد مخدر در مناطق خود را می‌دهند، و حتی با باندهای قاچاق توافق کرده‌اند. از سوی دیگر، بعضی باندهای مواد مخدر نیز شروع به اخاذی از مشاغل کرده‌اند.

در نتیجه، تمایز میان سازمان‌های جنایتکار ریو روزبه‌روز مبهم‌تر می‌شود.

The Guardian

 

اسم
نظر ...