بیانیه تحلیلی گرایش کمونیسم شورایی و تاکتیک ما!


16-07-2025
بخش اطلاعیەها و بیانیەها
116 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

بیانیه تحلیلی گرایش کمونیسم شورایی و تاکتیک ما!

درباره‌ی وضعیت کنونی پس از جنگ ۱۲روزه و فروپاشی سیاسی رژیم جمهوری اسلامی و تاکتیک چپ شورایی!

در لحظه‌ی گسست، برای سازمان‌یابی از پایین!

اکنون، پس از یک دوره‌ی پرتنش و مرگبار از درگیری‌های نظامی، شکست سنگین در سطح منطقه‌ای، و نابودی بخش بزرگی از زیرساخت‌های نظامی و امنیتی رژیم، جمهوری اسلامی در موقعیتی بی‌سابقه از فروپاشی سیاسی، تزلزل درونی، و گسست ساختاری قرار گرفته است. جنگ دوازده‌روزه میان رژیم اسلامی و اسرائیل، با وارد آمدن ضرباتی مرگبار به تاسیسات هسته‌ای، موشکی و پدافندی ایران، نه فقط توان بازدارندگی نظامی آن را از بین برد، بلکه به‌طرز انکارناپذیری بحران مشروعیت، انسجام و ثبات سیاسی درون حاکمیت را به نقطه‌ی انفجار رساند.

آنچه اکنون با آن مواجه‌ایم، نه صرفاً تضعیف یک دولت، بلکه آغاز فرآیند فروپاشی یک نظم ارتجاعی با ریشه‌های تاریخی عمیق است — نظمی که بر ستون‌های سرکوب، انباشت از طریق رانت و فساد، و دخالت نظامی-ایدئولوژیک در منطقه بنا شده بود.

اما این وضعیت، به‌رغم شکنندگی‌اش، هنوز با خطرات جدی همراه است. فقدان فعلیت سیاسی توده‌ها، نبود جنبشی سازمان‌یافته و آگاه، و خلا هژمونیک در پایین، فرصت را برای پروژه‌های بازسازی از بالا باز گذاشته است.

ما با چه وضعیت تاریخی مواجه‌ایم؟

۱. شکست منطقه‌ای کامل رژیم اسلامی

با شکست قطعی «محور مقاومت» و سقوط دولت بشار اسد، رژیم جمهوری اسلامی آخرین ابزارهای نفوذ استراتژیک‌اش را در منطقه از دست داده است. این شکست نه‌تنها قدرت مانور منطقه‌ای رژیم را فلج کرده، بلکه بخش‌هایی از حاکمیت نظامی و امنیتی را به سمت استیصال و فروپاشی سوق داده است.

۲. انهدام ساختار سخت قدرت

حمله‌های هوایی اسرائیل به زیرساخت‌های راهبردی — شامل مراکز هسته‌ای، پایگاه‌های موشکی و پدافندی، و شبکه‌ی فرماندهی نظامی — به‌نوعی هسته  سخت قدرت را منهدم کرده و حاکمیت را به پناه‌گیری در سازه‌های زیرزمینی و مخفی‌گاه‌های از پیش‌تعبیه‌شده واداشته است. بحران سیاسی حاد با نشانه‌های آشکارفروپاشی در رأس و بدنه رژیم هم اکنون مهم ترین خصلت وضعیت ناپایدار کشور را رقم میزند.از این رو خلأ هژمونیک در سطح نیروهای حاکمیتی (دولت، ارتش، سپاه) جامعه را به سمت تغییر و تحولات تند و متنوع سوق داده است.

۳.  بسته شدن کامل ساختار بازتولید مشروعیت داخلی

پاسخ عمومی به این شکست‌ها نه انسجام ملی، که بی‌اعتمادی، سکوت و انزوا بوده است. رژیم، فاقد هرگونه سرمایه اجتماعی واقعی برای بازسازی است. بدنه‌ی اجتماعی‌اش تحلیل رفته و حتی در میان نیروهای وفادار نیز، میل به «بازتقسیم قدرت» و جدال درون‌حاکمیتی آغاز شده است. عقب‌نشینی یا فروپاشی ماشین سرکوب و تبلیغات رژیم از هم اکنون در اجزا و ارکان حکومت هویدا می باشد.

۴. نبود فعلیت انقلابی در سطح توده‌ها

اما در عین حال: فقدان حرکت توده‌ای خودجوش، سازمان‌یافته و انقلابی در خیابان‌ها یا محیط‌های کار نیز آشکار است.در نقطه‌ی مقابل این گسست در حاکمیت، توده‌ها هنوز به‌طور گسترده وارد میدان نشده‌اند. خستگی اجتماعی، ضربات سرکوب‌های پیشین، فروپاشی افق‌های امید و سازمان‌یافتگی، و عدم وجود بدیل سیاسی روشن از درون طبقه‌ی کارگر، فضای کنش را موقتاً منجمد کرده است.

5 .خطرات لحظه کنونی:

  1. جایگزینی نظم فروپاشیده با آلترناتیوهای ارتجاعی (از نوع ناسیونالیستی، لیبرال-غرب‌گرا، یا شبه‌نظامیان قومی/منطقه‌ای)؛
  2. هجوم نیروهای خارجی و نیابتی برای بازآرایی منطقه‌ای و "مدیریت بحران"
  3. سرکوب  چشم انداز آزادی و دموکراسی رادیکال وامید به خودسازمان‌یابی از پایین با وعده‌ی "ثبات از بالا".

در چنین بزنگاهی، چپ شورایی چه وظایفی دارد؟

چپ شورایی، برخلاف نیروهای سیاست‌ورز سنتی که چشم به جایگزینی «از بالا» دوخته‌اند، وظیفه‌ی خود را در سازمان‌یابی خودانگیخته و از پایین توده‌ها می‌بیند. آنچه اکنون حیاتی است، نه تصرف دولت یا تکیه بر قدرت‌های خارجی، بلکه گشودن افق شوراهای مستقل مردمی، کارگری و محلی است؛ شوراهایی که قدرت را نه در سطح کاذب حاکمیت، بلکه در بطن زندگی اجتماعی بازتولید کنند.

خطوط تاکتیکی فوری چپ شورایی:

۱. تحلیل‌گری سیاسی و روشنگری فوری

باید با بیانیه‌ها، نوشته‌ها، برنامه‌های رسانه‌ای و حضور در شبکه‌های اجتماعی، نام بحران را بر زبان آورد: این صرفاً جنگ یا شکست دیپلماتیک نیست؛ این آغاز فروپاشی یک نظم طبقاتی است. باید در برابر روایات ناسیونالیستی، میهن‌پرستانه یا نجات‌گرایانه از بالا ایستاد و واقعیت مادی و طبقاتی بحران را روشن کرد.

۲. تشویق و ترویج سازمان‌یابی پایه‌ای

اکنون، بیش از هر زمان دیگر، لازم است از تشکیل شوراهای اضطراری محلی و محیط‌کار دفاع کرد. شوراهایی برای پاسخ به نیازهای فوری (امنیت، غذا، دارو، آموزش)، اما با چشم‌انداز اداره‌ی دموکراتیک، شورایی و ریشه‌دار جامعه.

۳. ممانعت از بازسازی نظم سرمایه از بالا

نیروهای مختلف — از اپوزیسیون‌های بورژوایی تا بازیگران خارجی — در تلاش‌اند تا جای خالی رژیم را با نظم‌های جدید اما همان‌قدر ضدکارگری و ارتجاعی پر کنند. چپ شورایی باید این پروژه‌ها را افشا کند و بدیل خود را با قاطعیت پیش بگذارد.

۴. تدارک برای لحظه‌ی انفجار توده‌ای

اگرچه اکنون خیابان‌ها آرام‌اند، اما این آرامش شکننده است. چپ شورایی باید آماده باشد: با گروه‌های همبسته، شبکه‌های حمایتی، رسانه‌های مردمی و ساختارهای خودمدیریت‌گر، تا در لحظه‌ی اوج‌گیری خیزش، بلافاصله بتواند نقشی فعال، جهت‌دهنده و رادیکال ایفا کند.

جمع‌بندی:

این لحظه، لحظه‌ی گذار است.
نه گذار به دموکراسی بورژوایی، نه گذار به "ایران آزاد" در واژگان دست‌راستی، بلکه گذار به نفی واقعی نظم طبقاتی، اقتدار دولتی و سلطه‌ی خارجی.

ما، به‌مثابه نیروهای چپ شورایی، بر آنیم که چنین گذاری تنها از مسیر قدرت‌یابی توده‌ها، شوراها، و شبکه‌های اجتماعی مستقل و انقلابی ممکن است.

این مسیر دشوار است، اما ضروری‌ترین وظیفه‌ی تاریخی ماست.

یا قدرتی از پایین، توسط توده‌های سازمان‌یافته؛ یا بازسازی یک دیکتاتوری دیگر با ظاهری تازه.

ما، راه نخست را انتخاب می‌کنیم.

گرایش کمونیسم شورایی

16 ژوئیه 2025 برابر 25 تیر 1404

 
اسم
نظر ...