هدف شریف، ابزار شریف/سیامک نوروزی


28-10-2025
بخش دیدگاهها و نقدها
35 بار خواندە شدە است

بە اشتراک بگذارید :

artimg

هدف شریف، ابزار شریف

سیامک نوروزی

مقدمه

بحث «هدف شریف و ابزار شریف» یکی از کلیدی‌ترین مسائل در فلسفه سیاسی و نقد مارکسیستی است. مارکس در نقد ایدئالیسم و پراکسیس بورژوایی همواره بر این نکته تأکید داشت که ابزار مبارزه باید در هم‌خوانی با غایت رهایی باشد. در شرایط امروز ایران و جهان، که هم با جنگ‌های منطقه‌ای (اوکراین، غزه) و هم با بحران‌های درونی (اقتصاد رانتی، دولت نفتی، سرکوب اجتماعی) روبرو هستیم، این بحث اهمیتی دوچندان می‌یابد. پرسش اصلی این است: «منافع ملی مردم ایران چیست و چگونه می‌توان برای تحقق آن، ابزاری شریف و هم‌خوان با هدف رهایی انتخاب کرد؟»

شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای
جنگ اوکراین و غزه صحنه‌هایی از تضادهای عمیق نظام سرمایه‌داری جهانی هستند. از یک‌سو امپریالیسم غربی با رهبری ایالات متحده در پی حفظ هژمونی خود است، و از سوی دیگر بلوک‌هایی چون بریکس و چین و روسیه در پی بازتعریف نظم جهانی‌اند. در این میان، مردم کشورهای پیرامونی قربانی مستقیم و غیرمستقیم این تضادها می‌شوند.
برای ایران، موقعیت ژئوپولیتیکی میان خلیج فارس، قفقاز، آسیای میانه و خاورمیانه، آن را به میدان برخورد مستقیم منافع جهانی بدل کرده است. در غزه، سرکوب خونین مردم فلسطین بار دیگر نشان می‌دهد که چگونه سرمایه‌داری جهانی و صهیونیسم با هم در حفظ سلطه همکاری می‌کنند. در اوکراین نیز جنگ فرسایشی میان ناتو و روسیه هزینه‌ای سنگین بر مردم منطقه تحمیل کرده است. ایران در هر دو پرونده به صورت غیرمستقیم درگیر است: از یک‌سو با مواضع ضداسرائیلی و نزدیکی به روسیه، و از سوی دیگر با فشار تحریم‌های آمریکا و متحدانش.
 وضعیت داخلی ایران
ایران امروز گرفتار سه بحران بنیادین است:
1-  بحران اقتصادی: دولت نفتی و رانتی طی دهه‌ها مانع شکل‌گیری تولید مستقل و پایدار شده است. تحریم‌ها این بحران را تشدید کرده و زندگی طبقه کارگر و فرودستان را هر روز سخت‌تر کرده است.
2- بحران مشروعیت سیاسی: از انقلاب ۵۷ تا امروز، دولت‌ها با استفاده ابزاری از ایدئولوژی دینی، امنیتی و ناسیونالیستی کوشیده‌اند مردم را به ابزار بقای خود بدل کنند. این استفاده ابزاری از «هدف شریف» (دین، استقلال، عدالت) با ابزارهای غیرشریف (سرکوب، زندان، فساد) همراه بوده است.
 3-  بحران اجتماعی و فرهنگی: شکاف میان نسل‌ها، زنان و مردان، شهر و روستا، و میان مردم و حاکمیت عمیق‌تر شده است. جنبش «زن، زندگی، آزادی» تجسم همین تضاد است؛ حرکتی که بر عاملیت زنان و جوانان تکیه دارد و به دنبال پیوند هدف و ابزار رهایی است.
 مارکس و نسبت هدف و ابزار
مارکس در تزهای فوئرباخ بر وحدت نظر و عمل تأکید می‌کند. برای او، «آزادی طبقه کارگر» تنها با ابزارهایی ممکن است که خود تجسم رهایی باشند. به تعبیر لنین، نمی‌توان با ابزارهای بورژوایی به سوسیالیسم رسید؛ زیرا ابزار فاسد، غایت را فاسد می‌کند. ,واز سوی دیگر اینکه، قدرت نه فقط در زور عریان، بلکه در رضایت فرهنگی و اخلاقی شکل می‌گیرد. بنابراین، اگر ابزار مبارزه دروغ، سرکوب و فساد باشد، حتی اگر هدف ظاهراً رهایی‌بخش باشد، هژمونی رهایی ایجاد نخواهد شد.
به زبان دیگر، اگر صورت ابزار با محتوای هدف هم‌ساز نباشد، تضادی پایدار شکل می‌گیرد که خود به بحران بدل می‌شود. و نیز روشن است که ابزارهای انضباطی و مراقبتی اگر در خدمت رهایی قرار گیرند، خود می‌توانند بازتولیدکننده نظم سلطه باشند.
-  منافع ملی یا منافع حاکمیت؟

در ایران، حاکمیت اغلب «منافع ملی» را معادل بقای خود تعریف کرده است. هرگونه انتقاد یا مخالفت با سیاست‌های رسمی به نام «تهدید امنیت ملی» سرکوب می‌شود. در حالی که منافع ملی واقعی باید بر پایه نیازها و خواست‌های مردم تعریف شود.

- امنیت شغلی و معیشتی طبقه کارگر؛
- آزادی‌های مدنی و سیاسی برای همه اقشار؛
- عدالت جنسیتی و برابری حقوقی زنان؛
- استقلال واقعی، نه در قالب ماجراجویی نظامی بلکه با توسعه پایدار و روابط متوازن با جهان.
آزادی طبقه کارگر و توده های زحمتکش تنها زمانی معنا دارد که «منافع عمومی» بر «منافع خصوصی» اقلیت حاکم مقدم شود. در ایران امروز، منافع خصوصی بوروکراسی دولتی و نهادهای نظامی بر منافع ملی مردم غالب است.
-  نقد ابزارهای موجود

1- ابزار سرکوب: رژیم ایران با زندان، اعدام و خشونت خیابانی می‌کوشد اعتراضات را مهار کند. این ابزار نه تنها با هدف عدالت‌خواهی ناسازگار است، بلکه خود بحران را عمیق‌تر می‌کند.

2- ابزار رانت و فساد: اقتصاد سیاسی ایران بر محور توزیع رانت و فساد استوار است. چنین ابزاری هرگز نمی‌تواند به توسعه ملی بینجامد.
3- ابزار ناسیونالیسم : حاکمیت از دشمن‌تراشی بیرونی برای سرکوب داخلی استفاده می‌کند. این ابزار، «منافع ملی» را قربانی بقای اقتدارگرایی می‌سازد.
-  بازتعریف منافع ملی

منافع ملی تنها زمانی معنا دارد که با منافع طبقات فرودست پیوند بخورد. ملت، در معنای بورژوایی خود، اغلب پوششی است برای منافع طبقاتی اقلیت حاکم. اما اگر ملت به معنای اتحاد کارگران، زنان، جوانان و اقلیت‌ها در برابر سرمایه‌داری رانتی و سلطه جهانی تعریف شود، آنگاه «منافع ملی» همان رهایی عمومی خواهد بود.
این بازتعریف نیازمند:
- ابزارهای دموکراتیک واقعی: شوراهای کارگری، سازمان‌های مستقل زنان و جوانان، آزادی احزاب و مطبوعات؛
- ابزارهای اقتصادی رهایی‌بخش: اقتصاد تعاونی، بازتوزیع عادلانه منابع، کاهش وابستگی به نفت؛
- ابزارهای فرهنگی: آموزش انتقادی، آزادی اندیشه، و مبارزه با سلطه ایدئولوژیک.
می باشد.
-  ایران در جهان چندقطبی
ظهور بریکس و تضعیف هژمونی آمریکا فرصت‌ها و تهدیدهایی برای ایران ایجاد کرده است. فرصت از این جهت که امکان رهایی از فشار یک‌جانبه‌گرایی غرب بیشتر می‌شود. تهدید از آن جهت که بدون تغییر ساختار داخلی، ایران صرفاً از وابستگی به غرب به وابستگی به شرق (چین و روسیه) تغییر مکان می‌دهد. ابزار رهایی واقعی، استقلال درونی از طریق دموکراسی و اقتصاد پایدار است، نه وابستگی به بلوک‌های جدید قدرت.
-  ابزار شریف برای هدف شریف
 باید گفت: هدف شریف (رهایی مردم ایران) تنها با ابزارهای شریف (دموکراسی، شوراها، عدالت اجتماعی، مبارزه صادقانه) تحقق می‌یابد. استفاده ابزاری از دین، خشونت، فساد یا ماجراجویی خارجی هرگز به رهایی منجر نخواهد شد.
نتیجه‌گیری
امروز مردم ایران در میان دو میدان فشار قرار دارند: از یک‌سو بحران داخلی ناشی از دولت رانتی و سرکوبگر، و از سوی دیگر فشارهای امپریالیستی و جنگ‌های منطقه‌ای. راه برون‌رفت نه در وابستگی به یکی از بلوک‌های جهانی و نه در ادامه وضعیت موجود است. بلکه در بازتعریف منافع ملی بر پایه منافع واقعی مردم، و پیوند هدف شریف با ابزار شریف است. بدون ابزارهای رهایی‌بخش، هیچ غایتی شریف نخواهد بود. آینده ایران به توانایی نیروهای اجتماعی در ساختن این ابزارها وابسته است.

شهریور 1404

سیامک نوروزی

 
اسم
نظر ...